غنچه از خواب پرید و گلی تازه به دنیا آمد.
خار خندید و به گل گفت : سلام و جوابی نشنید
خار رنجید ولی هیچ نگفت...
ساعتی چند گذشت گل چه زیبا شده بود،
دست بی رحمی آمد نزدیک،
گل سراسیمه ز وحشت افسرد...
لیک آن خار در آن دست خزید
و گل از مرگ رهید ...
صبح فردا که رسید
خار با شبنمی از خواب پرید
گل صمیمانه به او گفت : سلام
سلام یک داستان جدید رو وبلاگم گذاشت همراه با یه آهنگ پس زمینه ی استثنایی!!!!!!!!!!
سلام دوست عزیز
واقعا شعر جالبی بود مردم زمون باید از کنایه این شعر عبرت بگیرن
mn hm dostat darm . zeba bod .na zebatr azdam msehaeetonnnnnnnnnnnnnnn
سلام دوست عزيز و مهربانم از وبلاگ زيبايتان سپاسگزارم مطالب جالب وآموزنده اي مي گزاريداميد وارم هميشه موفق وازياران باوفاي آقا امام زمان باشيد
اين بار تصاويري جالب در قالب استتار انسان براي شما دوست عزيز در وبلاگم گزاشتم اگر دوست داشتين سر بزنيد وبا نظر زيبايتان دل اين بنده ي حقير را شاد كنيد
چه خار فداکاری!!!!شوخی کردم/خیلی حظ کردم.ممنون
shahrokh
19779 بازدید
16 بازدید امروز
15 بازدید دیروز
137 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian